قصّههایی از پیامبران ۱۰ – حضرت مریم (س) روزی، روزگاری در زمانهای خیلی دور، زنی بود به نام «حنّه». حنّه و شوهرش عِمران در شهراورشلیم زندگی میکردند. اورشلیم شهری است در ...
قصّههایی از پیامبران ۹ – حضرت زکریا (ع) حضرت زکریا (ع) یکی از پیامبران بنی اسرائیل بود. اوپیرمردی خداپرست، راستگو و مهربان بود، همهی وقتش را به عبادت خداوند میگذرانید. ...
قصّههایی از پیامبران ۸ – حضرت سلیمان (ع) روزی، روزگاری پیامبری بود به نام داوود (ع) او علاوه برپیامبری، حاکم و فرمان روای سرزمین فلسطین هم بود. وقتی داوود از دنیا رفت، پسرش سلیمان ...
قصّههایی از پیامبران ۷ – حضرت ایّوب (ع) در زمانهای خیلی خیلی قدیم، پیامبر ی بود به نام ایّوب (ع) او مرد راستگو و درستکاری بود. برای همین خداوند او را به عنوان پیامبر خود ...
قصّههایی از پیامبران ۶ – حضرت موسی (ع) و ملکه مهربان روزگاری، نزدیک به 3000 سال پیش، در سرزمین مصر، شاهی حکومت میکرد که او را فرعون صدا میکردند. فرعون حاکم ظالم و ستمگری بود و ...
قصّههایی از پیامبران ۵ – حضرت یوسف (ع) روزی، روزگاری در سرزمین کنعان، مردی به نام یعقوب (ع) زندگی میکرد. یعقوب (ع) مردی خداپرست، راستگو و مهربان بود. خداوند او را به پیامبری خود ...
قصّههایی از پیامبران ۴ – حضرت ابراهیم (ع) معمار کعبه حضرت ابراهیم (ع) ازپیامبران بزرگ خداست. او خیلی خیلی سال پیش، در سرزمین فلسطین زندگی میکرد. روزی از روزها، خداوند به او فرمان داد ...
قصّههایی از پیامبران ۳ – حضرت ابراهیم و اسماعیل (ع) روزی، روزگاری، در حدود 4000 سال پیش، پیامبری بود به نام ابراهیم (ع) ابراهیم پیامبربزرگی بود؛ سالها از عمرش گذشته بود و هنوزبچّهای ...
قصّههایی از پیامبران ۲ – کشتی حضرت نوح (ع) روزی، روزگاری در گوشهای ازاین دنیای بزرگ، مردمی زندگی میکردند. آنها مجسّمههایی از سنگ و چوب ساخته بودند و آنها را میپرستیدند . ...
قصّههایی از پیامبران ۱ – آفرینش جهان هستی خیلی خیلی سالها پیش، نه زمین بود و نه آسمان، خورشید نبود، ماه نبود. درخت و پرندهها و حیوانها نبودند. دریاها و رودخانهها و کوهها ...